بی تابی آفت ره یافتگی

آه وفغان سرمیدهد ضجه وناله میزند وبرای پیروزی زودهنگام بی تابی وبیقراری میکند.

این داستان کسی است که حق راخوب میشناسدوازباطل رویگردان است تنها وتنها به فتح خاکریزهای دشمن اندیشیده ، برای رسیدن به آن لحظه ی رویایی بی تابی میکند، غافل از اینکه دشمن رانباید کوچک شمرد وراه پیروزی مرارت ودشواری وموانعی دارد که باید با صبر و استقامت و بهره گیری از عنصر امید با آن به مقابله برخاست واز غرور و احساسات کاذب و واهی پرهیز نمود.

بی حوصله گی وعجله یکی از دلایل است که فردی را در ثبات قدم وباقی ماندن در جبهه حق دچار تردید وسردرگمی میکند، او حق را بخوبی شناخته و باطل را با همه ی نشانه هایش معرفی واز آن بیزار است، وآرزو داردخاکریزدشمن راسریع فتح و کاخ ستمگران را چشم به هم زدنی در نوردد و آن را از لوث دیوصفتان پاک نماید ، اما افسوس که از واقعیت فاصله دارد چون موانع ودشواری های این پیروزی را نادیده وازآن غفلت ورزیده است و باطل هم هرروز با طرح وشگرد و شکل وشمائل نو و رنگینی بروز و ظهور پیدا کرده و عده ای را همسو با آن وچه بسا در اکثریت می بینداین پازلهای دروغین کنار هم اورا از پیروزی حق که آن را باوردارد وعمری در دفاع از آن هزینه داده مایوس ومردد نموده است .

واین آغاز ماجرایی است که خود آز آن هراسناک و فراری ودیگران را از گام نهادن در آن مسیر کرارا نهی کرده
اما اینک غبار یاس ونومیدی بردیده و روح وروانش نشسته وسوگمندانه بایدگفت از قافله ی حقیقت پیشگان وهمراهی با آنان باز مانده است.

واین حکایت بسیاری از جامعه ی امروز ماست که حق را واضح میشناسند و باطل رانیز همینطور ، مع الاسف نتوانستند صبور باشند و ثابت قدم ، وعاجز از اینکه بر احساسات وامیدهای زودرس فائق آیند و درنتیجه به چاهی فرورفته اند که خود دیگران را از آن نهی داشته اند
ان الذین قالوا ربنالله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه والسلام .
۱۴۰۱/۹/۲