​حال مقال 

این همه هزینه برای اربعین از صدر اسلام نبوده

                                              اسماعیل زهی 

 در مرکز شیعه و پایتخت دلدادگان به اهل بیت رسول الله ، خیلی به صراحت و جرات برای نا اگاهان اراجیف گفته ؛ آسمان به ریسمان می بافم ولی آب از تکان نخورده ؛ خوشبختانه حکومت با من اصلا  کاری ندارد و هر روز جری تر از گذشته به لا طائلاتم ادامه میدهم ایول.

مثلا گفته ام این همه هزینه برای اربعین چرا ؟ ما که اربعین قبول نداریم ، ما که میگویم یعنی ما ، نه اهل سنت ؛ چون همین امسال از نجف و کربلا خبررسید که  ایرانشهریها و زاهدانیهای ما رفتند بدون اجازه ی بازم ما موکب راه انداخته اند و با هزینه ی خودشان نه دولت به زوار خدمت میکنند وقتی این را شنیدم خیلی زورم آمد و واقعا سوختم از آنجایی که فکرش نمیکنید ای خدا .

بازم شنیدم از ۱۲۴ کشور جهان از همه ادیان حتی مسیحیان ، یهودیان و مسلمانان چه شیعه و سنی در این اجتماع بزرگ حضور داشته و دارند و با نام و یاد حسین آرام میگیرند، و من نه از روی حسادت و یا کینه بلکه از روی وحدت و خیرخواهی حرف میزنم از همان خیرخواهی که ایام اغتشاشات بسیار سخن گفتم ولی متاسفانه برادران بلوچ ما هم اعتنا نکردند گویا دوران حصر خانگی من  فرا رسیده ، دیدید آقای نقشبندی مظلوم را فقط به جرم همکاری با جیش ظلم وارتباط با بیگانه گرفتند مگر جیش ظلم چه گناهی مرتکب شده جز پیروی از ریگی و کشتن چند سرباز در ضمن من هم ارتباط با بیگانه دارم جدی میگم.

مراسم اربعین از صدر اسلام واقعا نبوده ، اما جابر بن عبدالله انصاری از صحابه که باپای پیاده اولین زایر امام حسین بوده فقط تصادفی رد  و بر قبر انحضرت حاضر شده و گریه میکند و بقیه صحابه همینطور باور کنید.

بر عکس از صدر اسلام مخالفت ها نه تنها با اربعین بلکه با قبر حسین بوده ، مگر نشنیدید خلفای عزیز اموی و عباسی برای ناپدیدی قبر فرزند رسول خدا چندین بار آن مکان را شخم زده و آب بستند و وهابیهای ما تخریبش کردند اما  چون خدا نخواست  اینک زیارتگاه همگان و جهانی شده تا جایی که اسلام بنام حسن شناخته و معرفی میشود و با این روند  گویا ان هنگام دیر نیست یا الله .

اگربه من بسیار حقیر هم خدای رحمان لیاقت دهد و یتوانم با توبه واقعی ،  غرور و خودخواهی و خودفروشی ها را کنار بزارم شاید امام حسین مرا هم طلبید و با سرمایه شخصی در اربعین بعدی مثل همه شرکت کنم تعجب نکنید خدا توبه یزید را هم می پذیرد ولی حیف از بی توفیقی و بی لیاقتی که نداریم والسلام.

از کربلا مرتضی بذرافشان

​حال مقال 

برخورد بامسجد مکی سیاسی است  مولوی …

این روزها همه چیز رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته ؛ در تهران اجازه ساخت مسجد به ما ندادند گفتم سیاسی است مشخص شد چندین مسجد  ویژه اهل تسنن داریم دستم رو شد البته منظورم مسجدی بود مثل مسجد مکی با دلارهای نفتی با گلدسته های سر به فلک کشیده آنهم تحت مدیریت ونام اینجانب.

گفتم برخورد با حوزه های علمیه ما سیاسی است انکشف که نزدیک به ۲۰۰ طلبه باهویت و شناسنامه جعلی از کشورهای خارجی در حوزه زاهدان درس میخوانند و از امتیاز طلاب داخلی از جمله شهریه و یارانه بهره مندند هرچند بنده در جعل مدارک سجلی آنها نقشی نداشتم اما خوب بود جمهوری اسلامی به عنوان مهمان از آنها پذیرایی کرده ؛ نهایتا تعهد میدادند نفوذی طالیان و سرویس های اطلاعاتی اسراییل نباشند ؛  آواره دیار کفر نمی شدند.

 در مدت ۹ ماه اغتشاشات که جمهوری اسلامی با معترضان برخورد سیاسی کرد ولی من  فقط برای رضای خدا و احیای حقوق ملت ایران لب به سخن گشودم از کشف حجاب زنان در مسجد مکی استقبال کرده ؛ با آنها سلفی عکس انداختم و نگذاشتم رنگ و بو و شائبه سیاسی به خود بگیرد با اینکه خدا گفته تعظیم شعائر و عبادتگاهها نشانه دینداری است اما من بی خیال شده ، مانع ورود زنان بی حیا به مسجد نشدم.

از اسراییل و صلح با فلسطینی ها دیدید چگونه حمایت جانانه کردم از بهاییان و حقوق آنها بارها سخن گفتم  در دفاع از  مخالفان و معاندان نظام سنگ تمام گذاشته ؛  اینهمه داد وبیداد به راه انداختم و مورد تشویق و تکریم خارجی ها قرار گرفتم ولی اصلا انگیزه های سیاسی و فرقه ای در این موضوعات نقشی نداشت چرا که من صرفا وظیفه یک عالم دینی را عهده دارم در قرائت من دین از سیاست جداست و اگر لز شورشیان زن ، زندگی ، آزادی هم حمایتی کردم و هیاهو راه انداختم روی وظیفه و رسالتی بود که حامیان صدیق از بیرون بر دوشم گذاشته ؛ و من مامور بودم و معذور .

واینک که مملکت به حال عادی برگشته از دوستانم انتظار دارم کمافی السابق بخصوص با اعتقادات مردم برخورد سیاسی نکنند از دوست بهتر از خودم گرگیج عزیز میخوام این جمله اش که گفته هر عالم سنی عید غدیر را تبریک بگوید منافق است اصلاح کند آخه به  تاریخ که بر گردید اولین کسانی که به مولا علی تبریک گفتند شیخین بودند آیا آن دو  نعوذ بالله منافق بودند ؟؟ 

هم اکنون ممنوع الخروج شدم مسجدم مسجد  ضرار شناخته ؛ پر و بالم قیچی و یارانم  آواره و در آستانه حصر خانگی قرار گرفته ام در خلوت خودم فکر که میکنم همه حرفهایم سیاسی بوده حتی دعاهایم با آن صدای نکره ؛ به من گفته بودند  منجی ملت ایران رسالتی بود که بردوشم احساس میکردم ،  حالا معلوم شد وعده های واهی بیش نبوده والسلام.

مرتضی بذرافشان

​میخواهم دیده شوم

مولوی اسماعیل زهی در روز جهانی قدس تقاضای صلح با رژیم کودک کش شد.

مهم نیست من چه عقیده ای دارم و برعقیده ام چقدر پایبندم مهم این است که دیده شوم !!!

مهم نیست که مذهبم با سنت و روش پیامبر همگون وسازگار نباشد مهم این است که از شبکه های جهانی پخش زنده شوم !!!

مهم نیست که بنابر مذهب تسنن ، بهائیت ، وهابیت و دروایش هیچ جایگاهی ندارند ولی مهم است که دستور فعلا این است باید کنارهم باشیم تاصدایمان بیشتر شنیده شود!!!

مهم این نیست قضاوت افکار عمومی از اهل سنت  اعم ازبلوچ ، کرد وترکمن در باره این رفتارهای هنجارشکنانه ام چه خواهد بود مهم این است که من میخواهم جهانی شوم!!!

مهم‌ نیست من که رهبر معنوی طالبانم و در عروسی ها حضور عروس را ممنوع میکنم اما از زنان بی حجاب در مسجد مکی استقبال وباآنها سلفی میگیرم این تناقض را چگونه جواب دهم مهم این است که در همه شبکه ها از جمله اینستا ازمن نام برده میشود!!!

مهم نیست سابقه تروریستی یهود در قتل هزاران پیامبر و اذیت وآزار عیسی مسیح و به تعبیر خودشان قتل آنحضرت و ترور حضرت زکریا ویحیی و نقشه ی قتل پیامبر را فراموش و یا خودرابه نادانی زده ؛ مهم این است که رژیم کودکش رو به نابودی ست باید آن را تطهیر و صلح و زندگی مسالمت آمیز را خواستارشد!!!

ومهم این نیست که آینده مذهبی وسیاسی و جایگاه من در میان اهل سنت متزلزل و فراموش شوم مهم این است چون ا س ر ا ی ی ل مباشد تن من مباد!!

آری قصه این است هموطن ، خیلی تعجب نکنید از این همه پوست انداختن های پیاپی ، بزودی منتظر اظهار نظر در باره ی همجنس بازان باشید!! 

والسلام

​آقای مولوی عبد الحمید 

مواضع خود را روشن کنید ؟

از شما به عنوان مولوی اهل سنت بعید است هربار مواضع خود را در ارتباط با اسراییل غاصب و کودکش تغییردهید چگونه می توانید مدعی صلح با اسراییل باشید شخصی که بگوییدبا اسراییل صلح شود یا جاهل است یا جاسوس اسراییل که از او دفاع می کند 

شما چگونه خود را همردیف پیامبر اسلام قرار میدهید و در هر موردی اظهار نظر می کنی با کدام سند ومدرک معتبر مدعی هستی که امیرالمومنین علی علیه السلام جانم به فدایش مدعی خلافت از سوی خلفا و مردم است در حال که منصب امامت و ولایت از سوی خداوند متعال درمکان ها وزمانها علی الخصوص در غدیرخم به گوش مردم وجهانیان رسید ودر کتاب های مورد قبول شما موجود است .

شما که مدعی زن،زندگی، آزادی هستی چگونه توانستی برای جوانان اهل سنت عروسی بدون عروس برگذارکنی در حالی که عکس یادگاری با زنان ودختران کم حجاب وبی حجاب می گیری

شما پرونده دیگری از رفتار سیاسی خود را آشکار نمودی و آن ملاقات با محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی درحالی که سالها او و اندیشه صوفیانه انها را مذمت و تکفیر نمودی فاین تذهبون ؟

در آینده نزدیک همکاری پنهانی شما با قطب دراویش گنابادی نمایان تر خواهد شد .

میرعرب رضی ۱۴۰۲/۱/۲۷

​

روضه ی قبری که پنهان ماند
فاطمه از دنیارفت.
خبری بود غم انگیز که خیلی زود در شهر پیچید.

مردم مدینه برای تسلیت وعزاداری  جلوی خانه ی علی گرد آمدند.
ابوذر پیغام  مولا را به جمعیت رساند:
مراسم با تاخیر برگزار می شود.
غسل وکفن در نیمه ی شب انجام شد.
عباس عموی پیامبر آمد نزد علی گفت:
_بهتر است تشییع آشکار وباشکوه برگزار شود این پسندیده تر است .
_خیر ، وصیت زهراست  باید پنهانی و شبانه باشد.
 تشییع و تدفین درسکوت محض برگزارشد .
 ابوذر ، سلمان ، عمار ، مقداد، عباس ، زبیر ،  حسن وحسین تنها تشییع کنندگان بودند.
 فاطمه درخانه اش دفن شد ، شایددر روضه ، بین منبر وقبرپیامبر  و برخی گفته انددربقیع .
روز بعد وقتی مردم گروه گروه برای عزاداری آمدند ،  با هفت قبر شبیه هم دربقیع مواجه شدند  ، آنها ازحیرت وتعجب مانده بودند ، راز این قصه را از عباس جویاشدند.
عباس :

وصیت فاطمه بوده که مراسم شبانه برگزارشود وهفت قبر برای اینکه قبر اصلی پنهان بماند.
دراین میان به علی خبررسید که عمر قصددارد نبش قبر کند  تا خلیفه برآن نماز بگزارد .
حضرت تهدیدکرد عاقبت این اقدام  شمشیراست، خلیفه واسطه شد وماجرا خوابید.
اما این سوال پس از قرنها هنوز در اذهان وجود دارد چرا قبر تنها دختر پیامبر باید پنهان بماند؟ راز ان چیست ؟ آیا مردم به حقیقت ماجرا پی خواهندبرد.